زندگینامه حضرت ام کلثوم ( س )
آپلود عکس

تعداد بازديد :
تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393برچسب:زندگینامه,حضرت,ام کلثوم ( س ),

******************************

**********************************************************

******************************

 

 

زندگینامه حضرت ام کلثوم ( س )

******************************

**********************************************************

******************************

مختصری از زندگینامه ی حضرت ام کلثوم علیها السلام :

  1- وفات حضرت ام کلثوم( سلام الله علیها )


جناب ام کلثوم چهار ماه پس از بازگشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. پدرشان مولی الموحدین امیرالمومنین)  سلام الله علیه ) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) میباشد.


صاحب ریاحین الشریعه به نقل از اعیان الشیعه میفرماید:


امیرالمومنین(سلام الله علیه) آن مخدره را به عون بن جعفر طیار (سلام الله علیه)تزویج نمودند.


آنچه در مورد ازدواج  ام کلثوم(سلام الله علیها) با غیر از عون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است.

آن حضرت در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین (سلام الله علیه) واهل بیت واصحابشان ، در کنار خواهرشان حضرت زینب (سلام الله علیها)از بانوان و یتیمان محافظت مینمود.اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است.
پس از عاشورا  که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند،خطبه آن حضرت در کوفه و مجلس ابن زیاد،اشعار آن حضرتدر قادسیه و قنسرین ،اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک ،کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه شام ،

مرثیه های حضرتش در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدره دارد.


سرانجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا، بالاخص

شهادت سید الشهداء(سلام الله علیه) رحلت شهادت گونه نمود و در مدینه منوره دفن شد.

به قولی رحلت آن حضرت در 21 ماه جمادی الثانی بوده است.(وقایع الشهور ص 110

ام کلثوم دختر حضرت زهرا(س(

ام کلثوم صغری دومین دختر امیر المؤمنین علیه السلام از فاطمه (ع) است.

در اینکه علی علیه السلام از فاطمه صاحب دو دختر بوده است،بین مورخان و تذکره نویسان اختلافی دیده نمی‏شود.

طبری آنجا که فرزندان امام را بر می‏شمارد نویسد:و زینب کبری و ام کلثوم کبری وآنجا که فرزندان آنحضرت را

از زنان دیگر جز فاطمه (ع) نام می‏برد گوید از آنهاست زینب صغری و ام کلثوم صغری و مفید گوید فرزندان

امیر المؤمنین از دختر و پسر بیست و شش فرزنداند:حسن و حسین و زینب کبری و زینب صغری که کنیه او

ام کلثوم است مادر اینان فاطمه بتول...است


تنها خلاف آنان در این است که ام کلثوم کنیه دومین دختر علی (ع) است و یا نام اوست. بیشتر تاریخ نویسان ن

ام او را ام کلثوم نوشته‏اند.

آیا حضرت ام کلثوم در واقعه کربلا حضور نداشتند؟
چیزی که از تاریخ کربلا در این رابطه بدست می آید این است که حضرت ام کلثوم در کربلا حضور داشته اند

ام کلثوم دختر امیر المؤمنین علی(ع) که زنی با فصاحت وبلیغ وسخنور بود ودر مدت اسارت پیوسته با سخنانش

ستم حکام را افشاء می کرد ، وقتی کاروان اسراء را به کوفه وارد کردند ، درجمع انبوه حاضران به سخن

پرداخت وآنان را بخاطر سستی وکوتاهی در یاری کردن امام حسین علیه السلام نکوهش کرد .

دربدو ورود به کوفه مردم به تماشای آنان گرد آمده بودند . ام کلثوم بر سرآنان فریاد کشید:یا اهلَ الکوفه !

اَ ما تستحیُونَ مِنَ الله ورَسولهِ اَن تَنظُروا الی حرم النبی؟! ۰۰۰ای مردم کوفه ! آیا از خدا و رسولش شرم نمی کنید

از اینکه به حرم و دودمان پیامبر نگاه می کنید؟! ۰۰۰

ودرجای دیگر چنین آمده است هنگام ورود اهل بیت علیهم السلام به شام نیز ام کلثوم شمر را طلبید واز او

خواست که آنان را از دروازه ای وارد کنند که اجتماع کمتری باشد وسرهای مقدس ومطهر شهدا را دورتر نگه دارند

تا مردم به تماشای آنها پرداخته وکمتر به چهره اهل بیت پیامبر (ص) نگاه کنند .

شمر به لحاظ بی دینی وخباثت ذاتی دقیقاً‌برعکس خواست او عمل کرد واسیران را از دروازه ساعات وارد

دمشق کرد.

همانطور که ملاحظه می فرمایید حضرت ام کلثوم در واقعه کربلا حضور داشته اند اما اینکه چرا در سوگواریها

از ایشان سخنی به میان نمی آید باید گفت تک تک افرادی که درحادثه عاشورا شرکت داشته اند رسالتی

داشته ونقشی را ایفا کرده اند اما میزان وعمق رسالت آنها با یکدیگر فرق می کند مثلاً در مجلس یزید ملعون

غیر از حضرت زینب سلام الله علیها حضرت سجاد علیه السلام نیز سخنرانی کرده اند اما به اندازه ای

که درباره حضرت زینب (س) سخن گفته می شود درباره ایشان صحبتی به میان نمی آید وعلت این امر

آن است که حضرت زینب (س) ‌نقش چشمگیرتر و وسیعتری در این زمینه داشته اند ومدیریت

در شرائط بحرانی واقعه بدست زینب (س) بوده است وبخاطر همین در سوگواریها و عزاداریها بیشتر از ایشان

سخن به میان می آید وبه مراجعه به تاریخ کربلا می بینیم که غیر از حضرت زینب سلام الله علیها

حضرت ام کلثوم وفاطمه دختر امام حسین علیه السلام اسیران آزادیبخشی بودند که نقش بزرگی دراین واقعه

ایفا کرده وذهنیت مردم را از اسیران جنگی متحول ساختند .

البته غیر از این مسأله عاملی که باعث می شود از ایشان سخنی به میان نیاید یا کمتر از ایشان صحبت شود،

کم اطلاعی بعضی از مبلغین از جریانات عاشورا وتکیه بر مرثیه ها وسخنرانیها تکراری وعدم توجه به

پویایی واقعه عاشورا است که باید به این مسئله توجه شده ومبلغینی که رسالت عظیم رساندن پیام عاشورا

را به مردم دارند احساس مسئولیت بیشتری دراین زمینه کنند ومطلب نو و درسهای تازه ای از واقعه

سراسر درس وآموزنده عاشورا بیرون کشند.

******************************

**********************************************************

******************************

وفات حضرت ام کلثوم (س)

ام کلثوم دختر فاطمه زهرا (س) و امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (ع)دختر دوم حضرت زهرا (س) به ام کلثوم شهرت دارد. گفته می شود عمر ایشان را برای خود خواستگاری نمود و عنوان کرد : ای علی اگر بر این ازدواج راضی نباشی ترا می کشم. که فرمان خلیفه را وا گذاشته ای و وی را به زور به زنی گرفت. اما هنگام تولد کودک مادر و فرزند از بین رفتند.اما علامه امینی صاحب الغدیر این موضوع را رد کرده است.
*در هر حال زنی به نام ام کلثوم که دختر امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) می باشد در صحنه کربلا حضور داشته است که از سخنرانی های ایشان و خطاب "رسول ا... (ص)" به ای پدرم; باید فرزند حضرت فاطمه زهرا (س) باشد.
*ام کلثوم در زمین کربلا بعد از قتل امام حسین (ع) شاهد نوحه خوانی فرشته ای از جن بوده است.
*زمانی که لشگریان ابن سعد به غارت اهل حرم دست زدند؛ ام کلثوم با فریاد بر سر عمر سعد انزجار خود را از بین عمل نشان داده و مانع غارت خیمه امام زین العابدین (ع) گشت. هم چنین اعلام کرد؛ سعد حکم کند هر آن چه از چادر و پوشش زنان غارت کرده اند به آن ها بازگردانند . هیبت ایشان به قسمی بود که عمر سعد چنین کرد. اما کسی ابدا چیزی برنگرداند و ام کلثوم با سرودن اشعاری مردم را به خاطر انجام چنین کاری سرزنش نمود.
*زمانی که اهل حرم به کوفه رسیدند، پس از سخنرانی حضرت زینب (س) و فاطمه دختر امام حسین (ع) ام کلثوم سخنرانی نمود و فرمود : ای مردم کوفه رسوایی بر شما . چرا حسین را خوار نمودید و اورا کشتید؟
اموالش را به تاراج بردید و از آن خود دانستید و زنان حرمش را اسیر نموده و آزار و شکنجه اش نمودید؟...
و سپس اشعاری در مذمت کار کوفیان و سرزنش اعمال آنها قرائت نمود. به قسمی که مردم صدا به گریه و نوحه بلند کردند و زن و مرد گریه می کردند. زنان گیسوان پریشان کرده و خاک بر سر می ریختند و مردان ریش خود را می کندند.
*زمانی که کاروان اسرا وارد کوفه شد و مردم حال نزار کودکان را مشاهده کردند، به آن ها نان و خرما می دادند و بعضا کودکان تشنه و گرسنه می خواستند از آن ها تناول کند.اما ام کلثوم نان و خرما را از دست آنها می گرفت و می انداخت و فریاد می زد: ای اهل کوفه صدقه بر ما اهل بیت روا نمی باشد و هم چنین فرمود: ای اهل کوفه مردان شما مردان ما را می کشند و زنان شما بر ما گریه می کنند فردای قیامت خداوند متعال بین ما و شما حکم خواهد فرمود.
*در راه شام در منزل قنسرین که در یک منزلی«حلب» است، مردم آن همه از شیعیان علی (ع) می باشند، دروازه ها را بسته و مانع ورود لشگر به شهر شدند. جماعت بنی امیه را لعن کرده و با سنگ بر لشگریان می زدند. ام کلثوم در رثای این عمل آنها اشعاری سرود و از آن ها تشکر کرد.در راه شام در منزل "سیبور" مردم گرد هم آمدند تا در مورد کاروان اسرا تصمیم بگیرند. پیرمردی گفت فتنه ایجاد نکنید. این سر از همه سرزمین ها گذشته است بگذارید از سرزمین شما نیز بگذرد.اما جوانان شهر بر این اقدام آن ها معترض شده و آماده جنگیدن شدند.در جنگ با لشکری که کاروان اسرا را همراهی می کردند بسیاری از سربازان را به درک واصل کردند.ام کلثوم درباره این شهر دعا کرد و فرمود: خداوندا آب آن ها را گوارا ساز و دست ظلم را از آنها کوتاه ساز.
به برکت این دعا اگر همه جهان از ظلم و جور آکنده شود در سرزمین آنها جز نشانه های نعمت و بخشش و پرچم قسط و عدل برافراشته نمی شود!
*زمانی که کاروان اسرا به "بعلبک" نزدیک شد حاکم "بعلبک" بنا به دستور فرمانده لشگر یزید مجلس بزم و طرب مهیا ساخته و از شراب و نوشیدنی مهیا کرد. نوازندگان بنواختند و از آن کافران استقبال به عمل آوردند.
ام کلثوم در حق آن سرزمین نفرین کرد که خدای تعالی نابود کند وسعت و معیشت شما را و آبتان را خوش گوارا نسازد و دست ظالمان را از سر شما کوتاه نکند.
*زمانی که قرار بود اهل بیت را وارد شهر کند وقتی به نزدیک دروازه ها رسیدند ام کلثوم به شمر فرمود: من خواسته ای دارم؟شمر گفت : خواسته ات چیست؟ام کلثوم فرمود: اینک این شهر دمشق است. ما را از دروازه ای داخل کن که مردمان کمتری جمع باشند و بگو سرهای شهدا را از ما دور کنند تا مردم به نگاه کردن سرها مشغول شده و کمتر به ما نگاه کنند.شمر بر خلاف این نظر عمل کرد و دستور داد سرهای مطهر را بین کاروان پخش کرده و آنها را در شلوغ ترین ساعات روز از شلوغ ترین دروازه که "دروازه ساعات" نام داشت وارد کرده و در همان حال شمر به رجز خوانی و بیان مفاخر خود در کشتن امام حسین (ع) پرداخت.ام کلثوم نیز فریاد برآورد : خاک بر دهانت باد ای ملعون ، لعنت خداوند بر ستمکاران وای بر تو آیا فخر ما کنی بر یزید، که کسی را به قتل رسانیدی که جبرئیل در گهواره برای او لالایی می گفت و نام گرامی اش در سرا پرده عرش پروردگاری مکتوب است.کسی که خداوند متعال؛ پیامبری جدش رسالت را پایان داد.آیا افتخار تو این است که کسی را به قتل رسانیدی که پدرش نابود کننده مشترکین بود؟ کجا جدی و پدری و مادری مثل جد و پدر و مادر من می بینی.
خولی که ناظر این گفت و گو بود گفت تو هرگز از شجاعت دست برنمی داری و تو دختر مرد شجاعی هستی.
*زمانی که کاروانیان به شام بازگشتند، به نزدیک مدینه که رسیدند نوحه و زاری از حد برون شد. دیدار خانه امام حسین (ع)، دیدار رسول خدا (ص)، بدون حسین(ع) و رنج و محنتی که در این سفر متحمل شده بودند همه در قالب مرثیه و شهر بر زبان ام کلثوم جاری شد.
*ام کلثوم بر سر قبر مادرش نیز عقده دل وا کرد و مرثیه خواند مردم نیز در این مرثیه خوانی با وی همراهی کردند.
*ام کلثوم بعد از ورود به مدینه تا چهار ماه بیشتر زنده نماند و آن گونه که در تاریخ ضبط است در بقیع دفن شده است.

منبع :پایگاه اهل بیت (ع)

******************************

**********************************************************

******************************

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
ارسال توسط س - م
آخرين مطالب